9 دی، روزی فراموش نشدنی بود!
یادش بخیر، با تعدادی از رفقا حرکت کردیم به سمت تهران، البته نه اتوبوسی بود و نه هماهنگی! روزهای پر التهابی رو پشت سر گذاشته بودیم ، و برای پاسخگویی به حرمت شکنان و فتنه گران و بیعتی با امام حسین (ع)و "ره بر" به سمت تهران حرکت کردیم!
رفتیم سرخط و سوار اتوبوس مهرشهر-آزادی شدیم و به سمت تهران حرکت کردیم ، راستی کرایه هم نفری 250 تومن شد!
تا برسیم به تهران دنیای فکر، توی سرم میچرخید، و همش به این فکر بودم که این جریان به کجا ختم خواهد، شد.
رسیدیم ترمینال آزادی، و بعد میدان آزادی، جمعیت پراکنده بود وقتی وارد مسیر خیابان انقلاب شدیم، مسیر شلوغ بود و همینطور جمعیت بیشتر بیشتر می شد، وقتی شلوغ تر شد ، دلم کمی آروم گرفت، و هرچقدر جلوتر میرفتیم ، آرامش قلبیم بیشتر میشد، همون اوایل جمعیت که شلوغ شد شروع کردم با صدای بلند به شعار دادن ، جمعیت انگار منتظر بود!
الله اکبر ، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر فتنه گر ، مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی و ...
هرچقدر پیش میرفتیم تا برسیم به میدان انقلاب ،متوجه انقلابی دیگر شدم، در تصورم هم حضور اینهمه جمعیت امکان پذیر نبود!
تو مسیر ،شعار میدادم: اینهمه لشکر آمده جمعیت پاسخ میداد: به عشق رهبر آمده...
اوج تجربه تاریخی زندگی من در 9دی رقم خورد!
انقلاب سال 57 رو که به چشم ندیده بودم و برام یک آرزو بود تا اون رو درک کنم ، انگار برام مهیا شده بود!
بحبوحه جنگ و 4 سال آخر جنگ رو خوب بخاطر داشتم و حمله های هوایی به تهران و کرج ، آوردن شهدا و اومدن اسرای جنگ و ...
ولی8ماه فتنه رو کاملاً درک کردم...
روزهای سختی بود، و آن روز تاریخی هرگز از یادم نخواهد رفت! خروش ملت بود، و همه آمده بودند!
-------------------------------------------
پ.ن:
1. تصاویری که مشاهده می کنید، خودم به ثبت رسوندم!
2.این تصویر زیر رو ، هم خودم شکارش کردم، اوج کار یک عکاس حرفه ای و قدیمی رو نشون میده که واقعاً ،برای ثبت یک لحظه چقدر زحمت میکشه! و چه کارهایی که باید انجام بده!
- ۰ نظر
- ۱۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۴۷