تیرهایی که در «باغ سیب مهرشهر» به سنگ میخورد
عدم انسجام مسئولین در رسیدن به نقطه اشتراکی برای «احیای باغ سیب مهرشهر»، بزرگترین درد این مجموعه می باشد، گرچه زخم این باغ از این مسئولین عمیق تر از این صحبتها می باشد.لذا تا زمانی که فکر بهره برداری از مجموعه برای منافع شخصی در میان باشد، مطمئناً کار بجایی پیش نخواهد رفت، کما اینکه شواهد صدق گفتار را تایید میکند؛وگرنه دلیلی برای کش و قوس آمدن و بی نتیجه ماندن وجود ندارد.
تجربه نشان داده سیستمهای مدیریتی زمانی که مسیرهای غیر قانونی را طی می کنند و در صورت، برخورد با قانون،متنبه می شوند وحرف از قانونمداری، و صیانت از قانون میزنند… این امر در کشور ما معقوله ای طبیعی است و ما به آن عادت داریم.
به این نقطه که می رسیم به یاد سخنی از اساتید اخلاق در ذهنم تداعی میشود که می گقت: هرجا گره در کار بشر افتد، بی نام خدا باز نیافتد، و اینکه تاکید می کردند که وقتی انسان هوای نفسش در کاری دخیل شد، مطمئن باش مطامع دنیایی و زشتی ها گریبان گیرش می شود و چشمان سرش بدنبال تحقق اهدافش طغیان میکند و برای تحقق آمال و آرزوهایش دست به هرکار میزند…
مسئولین اگر به آخرت هم اندیشه ای کنند، قانونمداری برایشان سهل خواهد بود، تغییر گفتمان مجدد برخی در این روزها در خصوص باغ سیب مهرشهر، نشان از خوردن تیرها برسنگ است.
به نظر شما سرنوشت این باغ چه خواهد شد؟
با وجدانهای بیدار به این پرسش پاسخ دهید.
پی نوشت ها:
۱- حسین محمدی:تغییرکاربری باغ سیب کرج منتفی است(۹۳/۱۱/۰۳)